کد مطلب:314993 شنبه 1 فروردين 1394 آمار بازدید:177

از پسر ام البنین کمک خواستم
حدود هفت سال پیش بنده در خواب دیدم در اتاق ما به روی دریای عظیمی باز می شد و من در خواب دختر كوچكی كه متعلق به خانواده ما بود دیدم كه به طرف دریا رفت و ناپدید شد و من با التماس از پسر ام البنین (علیهاالسلام) حضرت اباالفضل (علیه السلام) كمك خواستم، كه ناگهان دو دست و قسمتی از سر از آب بیرون آمده و دخترك را به ما تحویل داد و جلوی در اتاق گذاشت و من در خواب گریه می كردم و با شوق می گفتم: كه به همه خواهم گفت كه حضرت ابوالفضل العباس (علیه السلام) را دیده ام.

مدتی بعد از این قضیه یكی از نوه هایم كه حدود سه سال و نیم داشت و از



[ صفحه 569]



سادات حسینی می باشد بر اثر اتفاق در رودخانه كلاردشت غرق می شود و به مدت 18 ساعت با تلاش شدید گروه هایی از غواصان چالوس جسد این نوگل نشكفته را به دست می آید. در حالی كه هیچ آسیبی به جسم طفل رنجورش وارد نشده بود ولی ما شنیده بودیم در آن منطقه كسانی بودند كه غرق شدند و جسدشان هیچ وقت به دست خانوادشان نرسیده و ما اینكه لااقل جسم طفل سه ساله مان را به عنایت حضرت اباالفضل بدست آوردیم باعث شادی ما شد و باعث شد كه ما سال ها چشم انتظار نباشیم. امیدوارم به حق حضرت اباالفضل العباس (علیه السلام) هیچ امیدی را ناامید نفرماید.